
جمالالدین عبدالرزاق
شمارهٔ ۶۶
۱
غمش در دل تنگ ما مینشیند
ندانم بر آتش چرا مینشیند
۲
دلم نیز مستوجب هر غمی هست
که بر شاهراه بلا مینشیند
۳
مرا بر سر آتشی مینشاند
چو بینم که با ناسزا مینشیند
۴
مرا گفت با دیگری مینشینی
ندانم که این بر کجا مینشیند
۵
کمر بر چه بندد نداند نگارم؟
که این بار بر جان ما مینشیند
نظرات