جمال‌الدین عبدالرزاق

جمال‌الدین عبدالرزاق

شمارهٔ ۸۱

۱

زلف چون از روی یکسو افکند

ماه گردون را بزانو افکند

۲

دانه دل آن لب شیرین بود

دام جان آن چشم جادو افکند

۳

دل بزلفش دادم و انکار کرد

کس دل اندردست هندو افکند؟

۴

بوسه خواهم از و حالی ز لعل

پرده بر روی لولو افکند

۵

آبرا ماند که گر یک دم زنم

صد گره زان دم برابرو افکند

۶

چرخ نتواند کمان او کشید

کار اگر بازور بازو افکند

تصاویر و صوت

نظرات