
جمالالدین عبدالرزاق
شمارهٔ ۸۳
۱
عشقت آتش در آب داند زد
نرگست راه خواب داند زد
۲
زلف دلبند تو بدل بردن
پایها بر صواب داند زد
۳
گره از غالیه تواند بست
حلقه از مشگ ناب داند زد
۴
آن نمکدان لب از همه کاری
نمکی بر کباب داند زد
۵
خود نداند نواخت چون چنگم
همه همچون رباب داند زد
۶
لب لعل تو در طرب زائی
طعنه ها در شراب داند زد
نظرات