جمال‌الدین عبدالرزاق

جمال‌الدین عبدالرزاق

شمارهٔ ۱۲۷ - خواهش کارد

۱

یک کارد بخواستم ز تو روزی

گفتی بدهم تو آن بمن وا کن

۲

بعد از سه چهار ماه دی گفتی

آن نیست برو سر سخن واکن

۳

گر هجو کنی همی قلم گیرم

ورگوه همی خوری دهن واکن

۴

این بد غرض تو تاکنم هجوت

سهلست تو جای نام زن واکن

تصاویر و صوت

نظرات