جمال‌الدین عبدالرزاق

جمال‌الدین عبدالرزاق

شمارهٔ ۱۴۰ - کبر و غرور

۱

آن شنیدستی که نمرود از مقام افتخار

می بسودی بر سر گردون کلاه سروری

۲

باز کبر سلطنت گوش دلش را می نماند

کز خلیل الله شنیدی حجت پیغمبری

۳

لاجرم دارای گیتی پشه را نصب کرد

تا دهد هر لحظه با او مصاف داوری

۴

پشه چون بی اعتماد نیزه و عون سپر

یافت از تأیید حق بر کشتن او یاوری

۵

قابض ارواح را فرمان رسید از کردگار

کای همای جان ستان در روضه نیلوفری

۶

خیز تاجان هوس پرورده این خاکسار

از پی آرایش دوزخ سوی مالک بری

۷

هیچ دانی آن به نمرود از چه معنی می‌رسد

با تو گویم گر مرا از اهل تهمت نشمری

۸

ایزدش هر لحظه می‌فرمود تعذیبی دگر

تا چرا آورد بیرون رسم کرکس پروری

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
افسانه چراغی
۱۴۰۰/۰۹/۰۲ - ۱۰:۰۸:۰۴
منصوب به جای نصب درست است. مصرع دوم ایراد وزنی دارد. ظاهرا حرف یا کلمه‌ای جا افتاده.