
جمالالدین عبدالرزاق
شمارهٔ ۷۵ - شمسه نرگس
۱
ای مُلک بهدیدار تو چون باغ بهگل شاد
عالم بهوجود تو چو روح از جسد آباد
۲
با رحمت تو دود سقر مروحهٔ روح
با هیبت تو نکهت صبح آذر حداد
۳
از حزم تو پوشید زره قامت ماهی
وز جود تو زد موج گهر صفحهٔ فولاد
۴
با شربت الطاف تو تحلیل پذیرد
بحران سموم از مدد گرمی مرداد
۵
از نعمت تو شمسهٔ نرگس شده زرین
وز طیبت تو گنبد گل شاخهٔ شمشاد
۶
منشی فلک اجری ارزاق نداند
تا نشنود از کلک تو پروانه انفاد
۷
گر بگذرد از عدل تو بر بیشه نسیمی
هرگز نکند شیر بر آهو بچه بیداد
۸
رنجی که بههر وقت صداع تو نمودی
این بار بهعذر آمد و در پای تو افتاد
۹
بر درگه عالیت جهان همچو وشاقی
بر پای بماندهست که هرگز منشیناد
تصاویر و صوت

نظرات