
جمالالدین عبدالرزاق
شمارهٔ ۸۰ - خوان خواجه
۱
خواهی که نزد خواجه قبولی بود ترا
منشین بخوان او برو از نان او مخور
۲
ور چند گویدت تبکلف که نان بخور
فرمانبر آنچه گفت و بفرمان اومخور
۳
زنهار خورولیک مخور نانش زینهار
وزنان طفل و بیوه بخور زان اومخور
۴
خوانش چو خون حرام بود گرد آن مگرد
نانش چوجان عزیزست از جان او مخور
۵
از گوشتش همی چش وازنان اومچش
از خون او همیخور و از خوان او مخور
نظرات