جمال‌الدین عبدالرزاق

جمال‌الدین عبدالرزاق

شمارهٔ ۹۰ - مرگ

۱

آه ازین دور چرخ و گوش افلاک

آه ازین اختران کجرو نا پاک

۲

عبرت ازین روزگار و چرخ نگیری

تا بسواری چه چا بکند و چه چالاک

۳

ابلق ایام بر تو پی سپرد گرم

چون سرت آویخته هزار بفتراک

۴

صبح چو کوتاه عمر آمد ازینروی

هر نفس از دست چرخ جامه کند چاک

۵

از پی کم عمریست اینکه بدینحال

لاله جگر سوختست و نرگس غمناک

۶

کس نبرد جان بدر ز گردش ایام

کس نبرد سر برون ز چنبر افلاک

۷

مرگ بفرسایدت اگر چه بزرگی

زانکه از و هم نرست سید لولاک

۸

می نکند مرگ قصد جان تو! زنهار

دست اجل کی رسد بجان تو! حاشاک

۹

این فلک بی هنر نگر که شب و روز

روی زمین میکند ز اهل هنر پاک

۱۰

گر شکم آدمی ز خاک شود سیر

چون نشود سیر زادمی شکم خاک

تصاویر و صوت

نظرات