
جمالالدین عبدالرزاق
شمارهٔ ۱۰
۱
بس رنگ که نقاش ازل می آمیخت
تا بر زبر چشم تو خالی انگیخت
۲
گویی که دل سوخته ام فرصت یافت
وز زلف تو در حمایت چشم گریخت
نظرات