جامی

جامی

بخش ۳۵ - در صفت کمانداری و تیراندازی وی

۱

شه چو گشتی بعد چوگان باختن

چون کمان مایل به تیر انداختن

۲

از کمانداران خاص اندر زمان

خواستی ناکرده زه چاچی کمان

۳

بی مدد آن را به زه آراستی

بانگ زه از گوشه ها برخاستی

۴

دست مالیدی بر آن چالاک و چست

تا بن گوشش کشیدی از نخست

۵

گاه بنهادی سه پر مرغی بر آن

رهسپر کردی به هنجار نشان

۶

گر نشان بودی ازین فیروزه سفر

نقطه ای بی شک شدی آن نقطه صفر

۷

ور گشادی تیر پرتابی زشست

بودیش خط افق جای نشست

۸

گر نه مانع سختی گردون شدی

از خط دور افق بیرون شدی

۹

در سر تیرش نرستی از خطر

گاه صید آهو به پا، تیهو به پر

۱۰

پی سوی مقصود بردی راست پا

همچو طبع راست محفوظ از خطا

تصاویر و صوت

مثنوی هفت اورنگ (جلد اول) - زیر نظر دفتر میراث مکتوب - نور الدین عبدالرحمان بن احمد جامی - تصویر ۴۱۵

نظرات