جامی

جامی

بخش ۳۶ - در صفت جود و سخا و بذل و عطای وی

۱

بود در جود و سخا دریا کفی

بل کش از بحر عطا دریا کفی

۲

پر شدی از فیض آن ابر کرم

عرصه گیتی ز دینار و درم

۳

نسبتش کم کن به دریا کو ز کف

گوهر افکندی به بیرون وین صدف

۴

ز ابر بودی دست جود او فره

ابر باشد قطره بخش او بدره ده

۵

بزم جودش را چو می آراستم

نسبتش با معن و حاتم خواستم

۶

لیک اندر جنب وی بی قال و قیل

معن باشد مدخل و حاتم بخیل

۷

بس که دستش داشتی با بسط خوی

تافتی انگشت او از قبض روی

۸

قبض کف گر خواستی انگشت او

خم نکردی پشت خود در مشت او

۹

گر گذشتی بر در او سایلی

از جفای فاقه خون گشته دلی

۱۰

بس که بر وی بار احسان ریختی

تک زنان از بار آن بگریختی

تصاویر و صوت

مثنوی هفت اورنگ (جلد اول) - زیر نظر دفتر میراث مکتوب - نور الدین عبدالرحمان بن احمد جامی - تصویر ۴۱۶

نظرات