جامی

جامی

بخش ۳۸ - اشارت به آنکه مقصود ازین مدحت ها مدحت شهریار کامگاریست خلدالله ملکه و سلطانه

۱

شب خرد آن ناصح شیرین خطاب

کرد مشفق وار آواز عتاب

۲

گفت جامی فکرت بیهوده چند

سودن این کلک نافرسوده چند

۳

هر که بر ملک بقا فیروز نیست

دی به فرض ار بوده است امروز نیست

۴

گم مکن سر رشته مقصود را

مدح کم گو شاه ناموجود را

۵

گفتم ای سرچشمه دانشوری

بر تو ختم اندیشه نطق آوری

۶

قصد من زین مدح شاه دیگر است

کافسر اقبالش اکنون بر سر است

۷

هفت کشور سخره فرمان اوست

هفت دریا رشحه احسان اوست

۸

وصف خاصان به ز عام اندر نهفت

باد صافی وقت آن عارف که گفت

۹

«خوشتر آن باشد که وصف دلبران

گفته آید در لباس دیگران »

۱۰

هر کس آری محرم این راز نیست

بر رخ هر محرم این در باز نیست

تصاویر و صوت

مثنوی هفت اورنگ (جلد اول) - زیر نظر دفتر میراث مکتوب - نور الدین عبدالرحمان بن احمد جامی - تصویر ۴۱۷

نظرات