جامی

جامی

بخش ۴

خلیفه روزی چاشت می‌خورد، و برهٔ بریان پیش او نهاده بودند اعرابی از بادیه در رسید وی را پیش خواند، اعرابی بنشست و به شَرَه تمام در خوردن ایستاد.

خلیفه گفت: چه میشومی که چنان این بره را از هم می‌دری و به رغبت می‌خوری که گوییا پدر او تو را به سرو زده است. اعرابی گفت: این خود نیست اما تو چنان به چشم شفقت در وی می‌نگری و از دریدن و خوردن او ید می‌بری که گوییا مادر او تو را شیر داده است.

۳

خواجه بر مال خود آن گونه رحیم است و شفیق

که به چشم شفقت می‌نگرد در همه چیز

۴

گر فتد در بره و میش وی اندک خطری

به فداشان بدهد مادر و فرزند عزیز

۵

فی المثل گر خواجه نان و بره بریان نهد

پیش تو بر خوان اگر روزی شوی مهمان او

۶

گر کنی صد رخنه در دندانش از سنگ ستم

به که از دندانت افتد رخنه‌ای در نان او

۷

گر خورد از دست تو صد زخم بر پهلو و پشت

به که پر سازی تهیگاه خود از بریان او

تصاویر و صوت

بهارستان به تصحیح دکتر اسماعیل حاکمی - عبدالرحمن جامی - تصویر ۸۴

نظرات

user_image
افسانه چراغی
۱۳۹۹/۱۰/۱۷ - ۰۴:۵۸:۲۱
در بیت سوم: فی المثل گر خواجه‌ای باید باشد تا وزن درست شود.
user_image
سپهر لاجوردی
۱۳۹۹/۱۲/۱۸ - ۰۱:۵۶:۴۰
سطر دوم «به شره تمام» صحیح است؛ شَرَه یعنی حرص و آز. در اینجا با ولع و اشتهای زیاد غذا خوردن منظور است.
user_image
سپهر لاجوردی
۱۳۹۹/۱۲/۱۸ - ۰۲:۰۰:۲۸
سطر سوم: سُرْْو به معنی شاخ، خوب است برای صحت قرائت اعراب‌گذاری شود.
user_image
سپهر لاجوردی
۱۳۹۹/۱۲/۱۸ - ۰۲:۰۳:۲۳
برخلاف نظر افسانه وزن بیت سالم است:فی‌المثل گر خواجه نان و برّهٔٔ بریان نهد