
جامی
بخش ۷
مستی از خانه بیرون آمد، و در میانه راه بیفتاد و قی کرد و لب و دهان خود بیالود. سگی آمد و آن را لیسیدن گرفت، پنداشت که آدمی است که آن را پاک می کند، دعا می کرد که خدای تعالی فرزندان و فرزندان فرزندان تو را خدمتگار تو گرداند.
بعد از آن سگ پای برداشت و بر روی او بول کرد. گفت: بارک الله ای سیدی! که آب گرم آوردی تا روی مرا بشویی.
۳
شرابخواره چو بر خویشتن روا دارد
که سبلت از قی ناپاک می بیالاید
۴
سگ از مثانه گر ابریق آب گرم آرد
که غسل سبلت ناپاک او کند شاید
تصاویر و صوت

نظرات