
سلیمی جرونی
بخش ۸۸ - پند پنجم
۱
بود پند من این پنجم که دانا
نگیرد سخت بر خود رنج دنیا
۲
ببین دنیا و بر خود نیک برسنج
که دنیا نیست غیر از خانه رنج
۳
دو در دارد جهان و آن کس برد سود
کزین در آید و زان در رود زود
۴
سرای دهر را چون نیست بنیاد
خوش آن عاقل که در وی، رخت ننهاد
۵
جهان دیوی ست کو خوش نیست با کس
نبندد دل کسی هرگز به ناکس
۶
جهان چیزی ندیدم، بلکه جان نیز
نبندد هیچ دانا، دل به ناچیز
۷
غم دنیا مخور تا می توانی
نصیحت گفتمت دیگر تو دانی
۸
امل چون نیست غیر از ذل و پستی
غنیمت دان درین یک دم که هستی
۹
منه بر بود و نابود جهان دل
که خوش گفت این سخن، آن مرد کامل
۱۰
دو روزه عمر اگر داد است اگر دود
چنانچش بگذرانی، بگذرد زود
نظرات