
جویای تبریزی
شمارهٔ ۱۰۱۱
۱
در سحرخیزی به ارباب سعادت یار شو
آسمان گردآور فیض است هان بیدار شو
۲
همچو شبنم در هوای دوست شب را زنده دار
صبح شد برخیز و مست جام استغفار شو
۳
هر کس از فیض صبوحی کامیاب نشئه ای است
صبحدم با چشم گریان محو روی یار شو
۴
مانده ای در بند رفعت از سبک مغزی چو ابر
خاکساری پیشه کن، هم سنگ دریا بار شو
۵
پیش کس گردن منه مالک رقاب وقت باش
چشم از مردم بپوش و از اولی الابصار شو
۶
برنمی تابد حجابت شوخ چشمیهای شمع
خود چراغ بزم خود چون گوهر شهوار شو
۷
گرنه ای جویا نکو، با نیکوان منسوب باش!
باغ را گر گل نه ای خار سر دیوار شو
نظرات