
جویای تبریزی
شمارهٔ ۱۰۱۴
۱
ترا دو ابروی پیوسته بر جبین شکفته
بود چو مطلع برجسته در زمین شکفته
۲
مجو کدورت اطن زهم نشین شکفته
که هست آینهٔ روی دل جبین شکفته
۳
مرا به پهلوی پر داغ تیر سینه شکافش
بود چو مصرع برجسته در زمین شکفته
۴
مدام ساده ز چین جبهه اش چو آینه باشد
اسیر مشرب آن شوخ نازنین شکفته
۵
عتاب و لطف نکویان بهم چو شکر و شیر است
هلاک عالم ترکان خشمگین شکفته
۶
درون سینهٔ من جوش می زند گل داغش
خدا نصیب کند یار دلنشین شکفته
۷
به باغ سینهٔ جویا که رشک خلد برین است
ز داغ سرزده گلهای آتشین شکفته
نظرات