
جویای تبریزی
شمارهٔ ۱۰۲۰
۱
بسکه در شادی و غم با خلق یک رنگ است کوه
با نوای مطرب و شیون هم آهنگ است کوه
۲
پای جرات بر زمین افشرده با تیغ و کمر
با پلنگ چرخ گویی بر سر جنگ است کوه
۳
آسمانی خورد گویا غوطه در خون شفق
از وفور لاله و گل بسکه خوش رنگ است کوه
۴
از ضعیفی گرچه وزن یک پرکاهم نماند
معنیم را نیک اگر سنجد پا سنگ است کوه
۵
گشته در کشمیر از تخت سلیمان روشنم
مملکت باشد جهان آن را که اورنگ است کوه
۶
نقشها سازد عیان از سبزه و گل هر طرف
دیدهٔ بد دور جویا رشک ارژنگ است کوه
تصاویر و صوت

نظرات