
جویای تبریزی
شمارهٔ ۱۰۲۴
۱
برنتابد دیدهٔ خونین ما بار نگاه
زان سبب با چشم دل باشیم در کار نگاه
۲
روز وصلت مردم چشمم بسان عنکبوت
می دود از شوق دیدار تو بر تار نگاه
۳
چشم بستن می نماید جلوهٔ دیدار دوست
هست حایل در من و معشوق دیوار نگاه
۴
ترک چشمش باز امشب از سیه مستی بریخت
در گریبان دل ما جام سرشار نگاه
۵
کیست آگه غیر دریا از ته کار حباب
کس چو دریا جویا نفهمیده است اسرار نگاه
تصاویر و صوت

نظرات