
جویای تبریزی
شمارهٔ ۱۰۴۲
۱
عید من باشد گرفتاری به یار تازه ای
بشکفد گل گل دلم از خار خار تازه ای
۲
در دم پیری به عشق نوجوانان شاد باش
با شراب کهنه می باید نگار تازه ای
۳
دل به تنگ آمد چه خوش بودی اگر می ریختند
طرح دنیای نوی و روزگار تازه ای
۴
گر رهم این بار از دست غمت بار دگر
پیش گیرم پیشهٔ دیگر، شعار تازه ای
۵
حسن صورت دیگر و حسن جوانی دیگر است
خوشتر است از صد گل پژمرده خار تازه ای
۶
بی تکلف می رود زنگ کدورت از دلم
با خط نو خیز یاری با بهار تازه ای
۷
بار خاطر گشته کار شاعری جویا مرا
بعد ازین در پیش گیرم کار و بار تازه ای
نظرات