
جویای تبریزی
شمارهٔ ۱۰۵۱
۱
می افزود چراغ زندگانی
بود آبی به باغ زندگانی
۲
گل داغ پشیمانی نچینند
سیه کاران ز باغ زندگانی
۳
بنوش آب حیات باده چون خضر
اگر داری دماغ زندگانی
۴
بیفکن جام از کف پیش از آن دم
که پر گردد ایاغ زندگانی
۵
مرو دنبال عمر رفته جویا
نگیرد کس سراغ زندگانی
نظرات