
جویای تبریزی
شمارهٔ ۱۰۶۱
۱
زاهد از خشکی است کز مینا کند پهلو تهی
ساحل لب تشنه از دریا کند پهلو تهی
۲
از نسیم حرف سرد این نصیحت پیشگان
شمع بزم ما مباد از ما کند پهلو تهی
۳
شهرتش چون قاف بر اطراف عالم می دود
همچو عنقا آنکه از دنیا کند پهلو تهی
۴
در هراسند اهل دل از صحبت دیوانگان
بحر از سیلاب از آن جویا کند پهلو تهی
نظرات