
جویای تبریزی
شمارهٔ ۱۰۷۳
۱
از رعونت تا به کی سرو پا در گل شوی
غنچه شو یک چند تا خلوت نشین دل شوی
۲
با هواها برنمی آیی به نیروی جنون
وای بر روزی که دور از حاضران عاقل شوی
۳
می گشاید شش جهت بر سروت آغوش امید
اینچنین کز جوش مستی هر طرف مایل شوی
۴
اینقدرها هم گرفتار تن خاکی مباش
جان من ترسم خدا ناکرده خر در گل شوی
۵
عین آگاهی است جویا چشم پوشیدن ز خویش
نیستی غافل اگر از خویشتن غافل شوی
تصاویر و صوت

نظرات