جویای تبریزی

جویای تبریزی

شمارهٔ ۱۰۸۴

۱

چو شبنم به که فارغ از امید بال و پر باشی

به دامان نگاه آویزی و صاحب نظر باشی

۲

ره از خویش رفتن راست تا درگاه دل باشد

ز حال دل خبر یابی گر از خود بی خبر باشی

۳

گذارد تیغ قاتل همچو موج از گرمی خونم

تو تا کی خیره سرای مدعی چون نیشتر باشی

۴

شب هجران کز افغانت دل خارا را به درد آید

ز برق ناله جویا آفت کوه و کمر باشی

تصاویر و صوت

نظرات