
جویای تبریزی
شمارهٔ ۱۰۸۶
۱
جبین را صندل اندود از چه ای ابرو کمان کردی؟
چرا در صبح کاذب صبح صادق را نهان کردی؟
۲
نرفت از جا به اشک و آه، مشت استخوان من
چو شمعم بارهها در آب و آتش امتحان کردی
۳
خدا کیفیت جام نگاهت را بیفزاید
که آزادم ز بار منت رطل گران کردی
۴
سرت گردم چه رنگ است اینکه در چشم تماشایی
چو شاخ ارغوان مد نگه را خونچکان کردی
۵
در آب و آتش آرزم و غیرت بال و پر می زد
چها با مرغ دل در مستی ای نامهربان کردی
۶
لبم گویا لب تصویر بود از جوش خاموشی
چو موجم در مسلسل گویی ای می تر زبان کردی
۷
به ذکر می چه آلایی زبان آرزو جویا
غم پیریم را فریاد کز یادش جوان کردی
نظرات