جویای تبریزی

جویای تبریزی

شمارهٔ ۱۳۴

۱

بر نمی تابید شرم او حضور شمع را

داشت بزمش چون گهر از خویش نور شمع را

۲

آفتابی تا نگردد از نزاکت رنگ یار

بیختند از پردهٔ فانوس نور شمع را

۳

شوخ چشمان را به بزم عصمت او راه نیست

طبع او مکروه می دارد ظهور شمع را

۴

از رگ گردن نبیند پیش پای خویشتن

دارد امشب ترک مست من غرور شمع را

۵

الحق امشب حسن او جویا ید بیضا نمود

کرده رخسارش تجلی زار طور شمع را

تصاویر و صوت

نظرات