
جویای تبریزی
شمارهٔ ۱۷۷
۱
رفتن زخود به دشت جنون هادی من است
طومار آه محضر آزادی من است
۲
از جوش درد منبع غم های عالمم
هر دل که در فغان شده فریادی من است
۳
طرح مرا زمانه ز رنگ پریده ریخت
عنقا خراب رشک ز آبادی من است
۴
صد کوه قاف را کند از جا چو پرکاه
آنجا که زور بازوی فرهادی من است
۵
جویا محیط عالم امکان بود دلم
در رقص خوشدلی فلک از شادی من است
نظرات