
جویای تبریزی
شمارهٔ ۱۸
۱
سینهٔ صد چاک مانند قفس داریم ما
نالهٔ پهلو شکافی چون جرس داریم ما
۲
رازدار عشق را نبود مجال دم زدن
بخیه بر زخم دل از تار نفس داریم ما
۳
عاقبت با گوشه ای از هر دو عالم ساختیم
کنج چشم سرمه آلودی هوس داریم ما
۴
عشق سرکش را به جسم زار، الفت داده ایم
صد نیستان شعله در آغوش خس داریم ما
۵
زندگانی در گرفتاریست ما را چون حباب
از قفس گوییم جویا تا نفس داریم ما
نظرات