
جویای تبریزی
شمارهٔ ۱۹۶
۱
ببازد غنچه رنگ از خجلت لعل قدح نوشت
کند تر شبنم گل را صفای گوهر گوشت
۲
مگیر آیینه بر کف گر به معشوقی سری داری
می مرد آزمای عشق خواهد برد از هوشت
۳
شوم سر تا به پا در یاد او خمیازهٔ حسرت
اگر یکبار مانند کمان گیرم در آغوشت
۴
به زور روشنی سر پنجهٔ خورشید را تابم
فتد بر طالعم گر سایهٔ صبح بنا گوشت
۵
به غیرم آشنا گشتی از آن رو رفتم از یادت
به غیرت آشنا باشم اگر سازم فراموشت
نظرات