
جویای تبریزی
شمارهٔ ۲۰۷
۱
با بال شوق در چمن قدس طایر است
دل گر به راه بی خبریها مسافر است
۲
دارد خطر ز موج نفس چون حباب جسم
در چار موجه کشتی تن از عناصر است
۳
گشتم چو آینه همه جان از خیال دوست
جسمی که یافت رتبهٔ ارواح نادر است
۴
زنهار! روح شو، که به عالم، بقای روح
مانند بی ثباتی اجسام ظاهر است
۵
جویا شکور باش که در کیش اهل دید
کفران نعمت آنکه کند پیشه، کافر است
نظرات