جویای تبریزی

جویای تبریزی

شمارهٔ ۲۲۲

۱

برای منصب خاشاک روبی نجف است

اگر بهم مژگان را همیشه جنگ صف است

۲

زکشتزار دگر روزی اهل معنی را

برات دانهٔ ما بر قلمرو صدف است

۳

نگاه شوخ تو غافل به سوی من افتد

فغان که تیر خطای ترا دلم هدف است

۴

شکست آن در دندان ز بس رواج گهر

صدف به بحر ز افلاس سایل به کف است

۵

فزود قدر زمعنی شناس معنی را

که رتبهٔ سخن از قابلیت ظرف است

۶

به حضرت تو کسی را چه هم سری جویا

غلام قنبری و بر ملایکت شرف است

تصاویر و صوت

نظرات