
جویای تبریزی
شمارهٔ ۲۵۵
۱
چشمت که ز خون ما شرابی است
دایم پی خان و مان خرابی است
۲
روی تو چو آفتاب پرنور
لعلت گل قند آفتابی است
۳
محو خط تست چشم مستت
این کافر گوییا کتابی است
۴
امروز لباس شاهد می
از شیشهٔ بزم او گلابی است
۵
در عین ظهور، روی مستور
پنهان به نقاب بی حجابی است
۶
از پلک دو چشم تر به رویم
گویی که رباعی سحابی است
نظرات