
جویای تبریزی
شمارهٔ ۲۷۳
۱
دل افروخته را آفت افسردن نیست
هر کرا زنده به عشق است غم مردن نیست
۲
کرد گردآوری خود دلم از پهلوی صبر
کار گرداب به جز گریه فرو خوردن نیست
۳
بر جگر گوشهٔ دل داغ اسیری مپسند
ستمی سخت تر از معنی کس بردن نیست
۴
این بساطی که زامید فروچیده دلت
پیش ارباب نظر قابل گستردن نیست
۵
هوسم دست به پستان تو یکبار نیافت
این اناریست که در پنجه افشردن نیست
۶
غافلان را نبود فکر مآلی جویا
گل تصویر در اندیشهٔ پژمردن نیست
نظرات