جویای تبریزی

جویای تبریزی

شمارهٔ ۲۸۵

۱

تا چمن از جلوه ات رشک جنان گردیده است

برگ برگ غنچه در وصفت زبان گردیده است

۲

شد پس از مردن غبارم سرمهٔ آوازها

بسکه در هر ذره ام رازی نهان گردیده است

۳

بر سر خاکم هما کسب سعادت می کند

استخوانم تا خدنگت را نشان گردیده است

۴

سرخرویی را مهیا همچو برگ غنچه باش

گر ترا جویا یکی با دل زبان گردیده است

تصاویر و صوت

نظرات