جویای تبریزی

جویای تبریزی

شمارهٔ ۲۸۶

۱

رفتن از خویش به یادش سفر مردان است

وادی بی خبری رهگذر مردان است

۲

تیغ صاحب جگران است بریدن زجهان

چشم بستن ز دو عالم سپر مردان است

۳

ناز بر زندگی خضر کند کشتهٔ عشق

هر که سر باخت در این راه سر مردان است

۴

اضطرابم به ره وادی مقصود رساند

طپش دل ز غمش بال و پر مردان ا ست

تصاویر و صوت

نظرات