جویای تبریزی

جویای تبریزی

شمارهٔ ۲۸۸

۱

شد دعای ناتوانان تا اجابت گاه راست

با کمان قامت خم رفت تیر آه راست

۲

کی برند از مسلک حق فیض ارباب نفاق

مار کج کج می رود هر چند باشد راه راست

۳

نور روی آفتاب من کم از خورشید نیست

کی توان دیدن سوی آن رشک مهر و ماه راست

۴

چون توان دیدن ز دست اندازی باد صبا

بر رخش گه کج شود زلف سیاه و گاه راست

۵

از چشم ترم مردمک آهی شد و برخاست

مژگان زغمت دود سیاهی شد و برخاست

۶

ای مهر لقا هر که ترا دید چو شبنم

از هستی خود محو نگاهی شد و برخاست

۷

چون چشم حباب آنکه ترا نیم نظر دید

از هستی موهوم خود آهی شد و برخاست

۸

چون آینه جویا همه تن محو جمالم

هر مو به تنم مد نگاهی شد و برخاست

تصاویر و صوت

کلیات جویا تبریزی - با مقابله دو نسخه خطی قدیمی و تصحیح و مقدمه و شرح حال به کوشش دکتر محمد باقر، دانشگاه پنجاب، 1337 - میرزا داراب بیگ جویا (جویا تبریزی) - تصویر ۵۲۴

نظرات