
جویای تبریزی
شمارهٔ ۲۹۸
۱
شکرین لعل او مکیدهٔ ماست
کوچهٔ زلف او دویدهٔ ماست
۲
یار ما آمد و صفا آورد
بادهٔ بی غش رسیدهٔ ماست
۳
مزهٔ ما دل کباب بس است
اشک خونین می چکیدهٔ ماست
۴
وحشت ما فزون زمجنون است
جیب عریان تنی دریدهٔ ماست
نظرات