
جویای تبریزی
شمارهٔ ۳۳۲
۱
زاهد از دنیا پی تحصیل سیم و زر گذشت
رشته شد گردآور گوهر چو از گوهر گذشت
۲
عافیت خواهی مرو بیرون زحد اعتدال
می کشد گر آب حیوان است چون از سرگذشت
۳
بی تکلف می توان تاج سر افلاک گفت
آنکه را چون مهر انور از سر افسر گذشت
۴
قصهٔ طولانی زلف تو دارم بر زبان
تا قیامت کی تواند شد تمام این سرگذشت
۵
غرق عصیان است جویا همچو درد می دلت
یاری از ساقی کوثر جو که آب از سرگذشت
نظرات
nabavar