
جویای تبریزی
شمارهٔ ۳۴۶
۱
قسمت هرکس ز نعمت خانهاش پیمانهای است
آنکه ز ابر رحمتش هر قطره رزق دانهای است
۲
جوش یکرنگی ز بس با هم نیاز و ناز داشت
در نظر هر شعلهٔ شمعم پر پروانهای است
۳
بیتو دل در سینهام افگنده شور محشری
بیتکلف طرفه سرمستی عجب دیوانهای است
۴
با توکل ساز و در بند غم روزی مباش
زانکه هر دندان کلید رزق را دندانهای است
۵
پیش روی ماه من لیلی نیارد سبز شد
قصهٔ مجنون به پیش وحشتم افسانهای است
۶
سر به محراب خم شمشیر میآرم فرود
قبلهام پیوسته طاق ابروی مردانهای است
۷
در هوایش دل به حیرت داده جویا دیده را
برامیدش باز آغوش در هر خانهای است
تصاویر و صوت

نظرات