
جویای تبریزی
شمارهٔ ۳۶۴
۱
بهر روزی دلم غمین نیست
گو کمتر باش بیش ازین نیست
۲
کو پادشهی که در پی نام
دستش ته سنگ از نگین نیست
۳
داد از اشکی که نیست خونین
آه از آهی که آتشین نیست
۴
سرزندهٔ عشق همچو شمعم
داغم پنهان در آستین نیست
۵
دارد همه جا چو آینه روی
بر لوح جبین هر که چین نیست
۶
غیر از دل بیقرار جویا
ویرانهٔ پادشه نشین نیست
تصاویر و صوت

نظرات