
جویای تبریزی
شمارهٔ ۳۷۲
۱
به آب و رنگ حسن او چمن نیست
به خوش حرفی لعل او سخن نیست
۲
به جایی می رسد هر کس ز خود رفت
که امید ترقی در وطن نیست
۳
اگر لعل است اگر یاقوت اگر می
به رنگ آن لب شکرشکن نیست
۴
اگر بر آسمان رفته است خورشید
تکلف برطرف، چون ماه من نیست
۵
اگر شمشاد اگر سرو ار صنوبر
به اندام تو ای گل پیرهن نیست
۶
ز روی گرمت امشب چشم بد دور
تفاوت تا به شمع انجمن نیست
۷
به روی آسمان حسن جویا
سهیلیی همچو آن سیب ذقن نیست
نظرات