جویای تبریزی

جویای تبریزی

شمارهٔ ۳۷۴

۱

شمع گل بر کردهٔ نور چراغ حسن اوست

لاله با این جوش آب و رنگ داغ حسن اوست

۲

سبزهٔ پشت لبش موج ایاغ حسن اوست

کاکل مشکین به سر دود چراغ حسن اوست

۳

آفتاب عالم آرا با وجود این آب و تاب

یک گل پژمرده پنداری زباغ حسن اوست

۴

با دل صد شیر یک چشمش نیارم سیر دید

بادهٔ مرد افکن امشب در ایاغ حسن اوست

۵

خوبی رخسار او کی سر فرود آرد به ماه

چهره با خورشید گشتن در دماغ حسن اوست

۶

اینقدر رعنایی ناز از نیاز عاشق است

اشک خونین من آب و رنگ باغ حسن اوست

۷

خوبی او را نبیند دیدهٔ خودبین ما

هر که از خود رفته جویا در سراغ حسن اوست

تصاویر و صوت

نظرات