
جویای تبریزی
شمارهٔ ۳۸۴
۱
همچو گلبن غرق خون شد سرو آهم بیرخت
چون رگ بسمل تپد تار نگاهم بیرخت
۲
میچکد خونم ز دل چون میروم از خویشتن
میتوان چیدن گل حسرت ز آهم بیرخت
تصاویر و صوت

نظرات