جویای تبریزی

جویای تبریزی

شمارهٔ ۳۹۵

۱

شد در آگاهی یکی صد زو دل دانا چو موج

محشر خورشید می گردد زند دریا چو موج

۲

نیست مانند صدف دل بستگی با گوهرم

می زنم بر بحر پشت پای استغنا چو موج

۳

هست سیماب دلم را زندگی در اضطراب

دارد از فیض تپیدن خویش را بر پا چو موج

۴

می دهی جان خودنمایی را زبالای لباس

جلوه ات رنگین بود از پهلوی خارا چو موج

۵

شهرت بی صبریت در عشق عالمگیر شد

از تپیدن طبل بی‌تابی زدی جویا چو موج

تصاویر و صوت

نظرات