جویای تبریزی

جویای تبریزی

شمارهٔ ۴۱۵

۱

خون جگر زهر بن مو بی تو سر شود

هر موی بر تنم زغمت نیشتر شود

۲

بویش نشان زگرد رهی می دهد مرا

ترسم ز سیر گل غم دل بیشتر شود

۳

در باغ رنگ گل چو دل غنچه بشکند

هرگه به ناز نوگل من جلوه گر شود

۴

عیش شباب را غم پیری بود ز پی

باشد خمار بادهٔ شب چون سحر شود

۵

در سیر باغ بیشتر از خویش می روم

دور از تو رنگ و بوی گلم بال و پر شود

۶

گفتی دوای درد تو جویا بگو که چیست

وصلت بود علاج میسر اگر شود

تصاویر و صوت

نظرات