جویای تبریزی

جویای تبریزی

شمارهٔ ۴۲

۱

هوای دشت چون افتاد در سر آن پریرو را

طپیدن های دل صحرا به صحرا برد آهو را

۲

حریف نکته چین را پاسداری کن چو آیینه

یکی صد گوید از عیبت شکستی گر رسد او را

۳

چو نقش پا به هر گامی سری بر خاک اندازد

فسان از سخت رویی باشد آن شمشیر ابرو را

۴

نگردد تنگ دستی پردهٔ روی هنر هرگز

به جیب پاره چون پنهان تواند داشت گل، بو را

۵

وفور نور حسنش مانع نظاره شد جویا

صفای جبهه اش باشد نقاب آن روی نیکو را

تصاویر و صوت

نظرات