
جویای تبریزی
شمارهٔ ۴۲۶
۱
هر شعلهٔ آهی که ز بیمار تو خیزد
گردیست که از گرمی رفتار تو خیزد
۲
صد یوسف خوبی است متاع سر دستش
بویی که ز پیراهن گلزار تو خیزد
۳
هر اشک جگرسوز من از روزن چشمم
آمیخته با شعلهٔ دیدار تو خیزد
۴
با پیرهن چاک و دل خون شده از خاک
چون لاله شهید گل رخسار تو خیزد
۵
جویا گهر حقهٔ خورشید توان گفت
هر اشک که از چشم شرربار تو خیزد
نظرات