جویای تبریزی

جویای تبریزی

شمارهٔ ۴۵۲

۱

گل در چمن از رشک تو آرام ندارد

جز لخت دل خون شده در جام ندارد

۲

با غنچهٔ گل شور شکرخند لبت نیست

مژگان ترا دیدهٔ بادام ندارد

۳

لطف تو دهد لذت شیرینی جانم

اما نمک تلخی دشنام ندارد

۴

بی او نخورم باده گرم جان به لب آید

ساقی بنشین این همه ابرام ندارد

۵

در جوش بود دیگ هوس زآتش حرصت

کس همچو تو جویا طمع خام ندارد

تصاویر و صوت

نظرات