
جویای تبریزی
شمارهٔ ۴۷۲
۱
دل از عشق مجازی کی مرا مسرور میگردد
که این پروانه دایم گرد شمع طور میگردد
۲
گزند از پهلوی خود میرسد ارباب خواهش را
دل از جوش هوسها خانهٔ زنبور میگردد
۳
نباشی از نمکپروردهات هم روز بد ایمن
که داغ دل ز بخت شور چشم شور میگردد
۴
به هر دور مگر از دور فغفورش به یاد آید
که اشک از می به چشم کاسهٔ فغفور میگردد
۵
به مقدار توان غالب شوی بر خویش در پیری
کمان چون حلقه شد از خود به قدر زور میگردد
۶
شود با هرکه دارد وحشت الفتگزین جویا
به دل نزدیک باشد آنکه از ما دور میگردد
نظرات