جویای تبریزی

جویای تبریزی

شمارهٔ ۴۸۴

۱

بی تو اخگر در درونم از جگر پرکاله بود

دل مرا در تشت آتش همچو داغ لاله بود

۲

دوش بر دوش اثر تا خلوت دلها شدم

شب که پروازم سپندآسا به بال ناله بود

۳

تا به گرد خویش می گشتم به جست و جوی یار

از خود آغوشم تهی چون شعلهٔ جواله بود

۴

شب چو شمع بزم تا در حلقهٔ مستان شدی

دور صهبا ماه رخسار ترا چون هاله بود

۵

در شب هجران او از بسکه عیشم می گزد

بر لبم هر قطرهٔ می سوزش تبخاله بود

۶

شب که جویا خاطرم افسرده بود از جور یار

تا به مژگان می رسید از دل سرشکم ژاله بود

تصاویر و صوت

نظرات